سرزمینی که خیلی با حاله
بدو بدو 1 بار ببین عاشقش میشی
تاریخ : سه شنبه 20 تير 1391
نویسنده : writer

- به نظر شما تو کدوم کشوره که مردمش تو دستشویی فکر می کنند، تو حمام آواز می خوانند، سر کلاس می خوابند، تو رختخواب تلفن حرف می زنند، موقع درس خوندن بازی می کنند، موقع تلویزیون دیدن فیس بوک چک می کنند، موقع فیس بوک چک کردن غذا می خورند، موقع خواب بیدارند، موقع بیداری خوابند، سر کار روزنامه می خوانند و اوقات فراغت کار می کنند...؟

- رئیس: ساعت چنده؟
کارمند: 9
رئیس: شما باید 8 پشت میزت باشی.
کارمند: امروز چندمه؟
رئیس: هشتم.
کارمند: باید یکم حقوقم تو حسابم باشه!

- رفیق دوران مهد کودکم نه تنها ازدواج کرد بلکه طلاقم گرفت، من هنوزم دارم پاندای کنگ فوکار رو دانلود می کنم.

- همیشه اولین باری که مامانت صدات میکنه که بری واسه شام یا نهار، نرو! این یه توطئه ست، می خوان ازت کار بکشن!
فکرش رو بکن اگر می شد چی می شد؟

- زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام!

- آخر شب ها، رفتگرها سوار جاروهاشون بشن و برن خونه

- موهات «فر» باشه، روش پیتزا بپزی...

- شب خواب ببینی که 1 ماه داری میری سر کار، صبح که بیدار شدی حقوقش رو بگیری...

- پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن، می اومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن!

- ماهی از آب در بیاد تو ساحل، یه کم قدم بزنه برگرده تو آب

- بوق زدن ممنوع باشه، ماشینت رو بذاری رو ویبره

- هر پشه ای وارد خونه ات بشه، درجا تبدیل بشه به یه تراول 50 تومنی

- رو مانیتورت مگس بشینه، با موس بگیریش، بندازیش تو ریسایکل بین سایه ات سفید باشه

- شامپو ضدِ شوره بخوری، دلشوره هات تموم بشه

- بفهمن اصغر فرهادی دوپینگ کرده، همه جایزه هایش رو پس بگیرن

- درخت خرما و گردو رو پیوند بزنی خرما گردویی بده

- واسه کاردستیِ مدرسه یه ساختمون هشت طبقه 32 واحدی با اسکلت فلزی ببری

- یه دختر رو برات نشون کنند، با سنگ بزنیش!

- چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن، تکلیفشون رو با ما روشن کنن

 


|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ : شنبه 10 تير 1391
نویسنده : writer

-عجب معادله پیچیده ای:

سوسک از موش می ترسه
موش از گربه می ترسه
گربه از سگ می ترسه
سگ از مَرد می ترسه
مرد از زن می ترسه
زن از سوسک می ترسه

کار خدا رو می بینید!!

2-خارجی ها قبل از امتحان:
موفق باشی رفیق :)
.
..
...
ایرانی ها قبل از امتحان:
برسونی ها =)))

3- از دیگر خصوصیات یک ایرانی ،اظهار نظر در تمامی زمینه هایی است که بالله هیچ تخصصی در آنها ندارد !

4- یک قانون همواره ثابت تو خونه ما:
هر موقع یکی از ما میره حموم مامانم شروع به ظرف شستن میکنه

5- یه سوال فنی:
چرا "فوت” سرده و "ها” گرمه ؟
مگه جفتشون از دهن در نمیاد چرا "فوت” میکنی سرده و "ها” میکنی گرمه

6- اگه آدم به معجزه معتقد نبود روزی ده بار نمیرفت سر یخچال تا چیزی که می خوادو پیدا کنه!

7- فقط یه مرد ایرانی میتونه قبل از ورود به اتاقی که نامحرم توشه ، همزمان در بزنه و یا الله بگه و چند میلی ثانیه بعد توی اتاق باشه

8- فک کنم این سوسکا مشکل مثانه دارن، یه سره تو دستشویین!!!!!

9- شما یادتون نمیاد اون روز هایی که هوا برفی و بارونی بود ناظم مدرسه میگف امروز صف نیست مستقیم برید سر کلاس ما هم خر کیف میشدیم میرفتم کلاس !

10- یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن ااگه به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!!

11- به بعضیا تو زندگی باید گُفت.. من چشم میذارم.. تو فقط گُمشو.

12- یه رفیق دارم 170 قدشه حدودای پنجاه کیلوئه.هر وخ خیلی گشنش میشه آب دهنشو قورت میده همون واسه سیر شدنش کافیه

13- تو انتشارات دانشگاه یه دختره در فلشش رو گم کرده بود بعد آروم از من پرسید : ببخشید اگه فلش سر نداشته باشه ویروسی می شه؟؟

14- ولم کن تا ولت کنم!!!
.
.
.
.
جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی!!

15- در آستانه امتحانات

زمزمه های دانشجویان شب قبل از امتحان:
خب!
این که نمیاد...
اینم که بلدم...
دیگه وقت خوابه...

16- به نظرم یه عده پیدا بشن اسپری و مام نذر کنن دم مترو پخش کنن خیلی بیشتر ثواب می‌کنن تا جوجه‌کباب بدن توی بهش‌زهرا....

17- یکی از دردناکترین لحظه های زندگی اینه که وقتی داری امتحان میدی
بغل دستی هات از ماشین حساب استفاده کنن
و تو ندونی واسه چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن !

18- فقط تو ایرانه که موقع سبقت از ماشین جلویی تمام سر نشینان دو ماشین همدیگه رو نگاه میکنن
 
19- خیلیامــــون
آدمای بی خیالی نیستیم؛
فقط دیگه حال و حوصله نداریم...

20- دوست گرامی‌، شما برنده یه یک همسرِ مهربان شده اید،
جهتِ دریافتِ اطلاعاتِ بیشتر، به سایت:
شتر در خواب بیند پنبه دانه مراجعه فرمایید..
با تشکر ,
شرکتِ بیشین تا بیاد

21- همه ی حیوونارُ کردیم تو باغ وحش بقیه شونم پرورش میدیم میخوریم یا با پوستشون لباس درست میکنیم یا برای سرگرمی شکار یا صیدشون میکنیم..و بر این باوریم که ما اهلی ایم و حیوونا وحشی.
 
22- روباهی موبایلی دید؛زاغه از بالای درخت گفت:
اگه پایین آنتن نمیده بده بالا برات بگیرم
روباه موبایل و داد زاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی

23- ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﻤیشد ﭘﺸﻪ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺑﺮﻩ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺸﻪ ﺑﮑﭙﻪ ﯾﻪ ﮔﻮﺷه؟

 


|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ : شنبه 10 تير 1391
نویسنده : writer


غلط نامه کدخدا!



Sun+دیس= ساندیس!





پورتِ قالی = پرتقالی!





چلسی!





مک کار = مکـّار!





نک (Neck)  بت(Bat) = نکبت!





صداقت!





سمندَر!









تبریز!








یو (you) ونت (went) توس = یونتوس!




سگارو!





پیت (brad pitt) زا = پیتزا!
(مادر برد پیت)









سانــتافه!












نمک نشناس!


|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ : شنبه 3 تير 1391
نویسنده : writer

- دقت کردین مردم با خوابیدن آدمم کار دارن؟! قبل 12 بخوابیم میگن مرغی؟ بعد از 12 بخوابیم میگن جغدی؟ راس 12 بخوابیم میگن بمیر بابا با این سر وقت خوابیدنت!

- دقت کردین همیشه خنده دار ترین موضوعات زمانی به مغزت می رسه که وسط مراسم ختم هستی؟

- دقت کردین استرسی و رقابتی که واسطه انتخاب واحد هست... واسه خود قبولی تو دانشگاه نیست!

- دقت کردین لذتی که تو سواری بر خر شیطون هست، تو لامبورگینی نیست؟

- دقت کردین بعضی از آدم ها شبیه سوراخ های اول کمربندن، همیشه هستن اما هیچ وقت به کارت نمیان!

- دقت کردین به این شعر «میازار موری که دانه کش است»؟ این شعر نشون میده که ما از قدیم یه جورایی آزار داشتیم...

- دقت کردین یکسری از کارهای اداری هست که هیچ وقت لازم نیست خود آدم انجام شان بدهد. اطرافیان زحمت اش را می کشند. یکی از آن کارها گرفتن شناسنامه آدم است، دیگری هم باطل کردن اش

- دقت کردین در روز کلی سرب توی هوای تهران رو داریم استنشاق می کنیم، بعد میگن سوسیس کالباس نخوریم، سرطان می گیریم!

- دقت کردید؟! وقتی توی مترو از دست فروش ها یه چیزی می خری، مردم یه جوری نگاهت میکنن انگار قاتل زنجیره ای هستی!

- دقت کردین وقتی دعواتون با یکی تمام شد، تازه جواب های خوب به ذهن تون منی رسه!

- دقت کردین هر معلمی که میومد می گفت شما بدترین کلاسی بودین که تا حالا داشتم؟

- دقت کردین بزرگ ترین دروغ پشت تلفن چیه... سلام رسوندن بچه ها...

- دقت کردین یکی از سخت ترین کارهای دنیا اینه که بخوای برای یکی دیگه توضیح بدی دقیقاً چه مرگته؟!

- دقت کردین وقتی کلوچه می خوریم، یه چیزایی بالای لثه مون گیر می کنه با انگشت درش میاریم و می خوریم. آخرش انگشتمون رو نگاه می کنیم؟!

- تا حالا دقت کردین وقتی سر سفره نشستی به یکی میگی نمک رو بده، اول واسه خودش میریزه بعد میده به تو...!

 


|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ : شنبه 3 تير 1391
نویسنده : writer

این چند آیتم همین جوری اند، محض خنده. برای اینکه اخم هایتان را باز کنید، کمی بخندید و اگر خوش تان آمد برای رفیق تان پیامک بزنید تا او هم لذتش را ببرد. دلیل خاصی هم نمی خواهد. همین جوری محض خنده...

- از نظر هندوانه تمام انسان ها چاقوکش هستن.

- به پشه می گن: چرا زمستون پیداتون نیست؟ می گه: نه اینکه تابستونا خیلی برخوردتون خوبه!!

- چراغعلی دندونش درد می کرده میره دکتر میگه: همه رو بکش بجز اونی که درد می کنه!!
دکتر می پرسه چرا؟
می گه: بذار مثل سگ تنها بمونه!!

- قدیما یه کیلو سبزی می گرفتی پاک کنی دوتا کفش دوزدکی حلزونی از توش میومد بیرون کلی سرگرم می شدیم، اما حالا چی؟ نه سرگرمی ای نه دلخوشی ای ... هیچی...!

- یعنی فقط کافیه تو خونتون بفهمن که امتحان دارین، اونوقت بخوای دستشویی هم بری؛ میگن کجا؟! مگه تو امتحان نداری؟؟؟

- صبر...

کره ای: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه عشقت عذاب آور نیست

آمریکایی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه ساندویچ گرم عذاب آور نیست

یونانی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه دسته چک عذاب آور نیست

انگلیسی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه مهمونی بزرگ عذاب آورر نیست

برزیلی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه مسابقه فوتبال عذاب آور نیست

ایرانی: انگار شما تا حالا با dialup کار نکردید!!!

 


|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ : جمعه 2 تير 1391
نویسنده : writer

یه پسر خوب این طوریه

 * یه پسر خوب امضاء گواهینامه اش خشک نشده به رانندگی خانم ها گیر نمی دهد.

* یه پسر خوب کمتر با این جمله مواجه می شود: مشتری گرامی دسترسی شما به این سایت مقدور نمی باشد!

* یه پسر خوب بعد از تک زنگ سراغ تلفن نمیره!

* یه پسر خوب عکس الکساندر وگراهام بل رو قاب نمی کنه بزنه تو اتاقش!

* یه پسر خوب زمانی که کسی می خواهد از عرض خیابان عبور کند تعداد دنده را از 1 به 4 ارتقا نداده و قصد جان عابر را نمی کند.

* یه پسر خوب که ژیان سوار می شود روی بنز همسایه با سوئیج ماشین نقاشی نمی کشد

* یه پسر خوب زمانی که تصادف می کند همانند قبایل زامبی وحشی بازی در نمی آورد.

* یه پسر خوب هر روز بعد از کلاس درس به نمایندگی از راهداری و شهرداری خیابان های شهر را متر نمی کند.

* یه پسر خوب دکمه های پیراهنش را از یک متر زیر ناف تا زیر چانه کاملا بسته و با سنجاق قفلی محکم می کند.

* یه پسر خوب روزی 10 بار هوس بردن نذری به دم در خانه همسایه که تصادفا دختر دم بخت دارند را نمی کند.

* یه پسر خوب 5 ساعت در حمام آهنگ های ضایع نخوانده و برای همسایگان آلودگی صوتی ایجاد نمی کند.

* یه پسر خوب اگر درد عشق گرفت در کوی و برزن هوار نمی زند و آبروی خانوادگی خود را نمی برد.

* یه پسر خوب با دوستانی که مشکوک به علافی و لاابالی گری هستند معاشرت نمی کند.

* یه پسر خوب به جای این که پول خود را در باشگاه بیلیارد و گیم نت و غیره دور بریزد، حساب آتیه جوانان باز می کند و برای 1000 سالگی اش برنامه ریزی می کند.

* یه پسر خوب برای احیای حقوق خود از زور بازو استفاده نکرده و کلمات رکیک به کار نمی برد.

* یه پسر خوب همانند خاله زنک ها تلفن را قورت نداده و سالی به 12 ماه دهانش بوی تلفن نمی دهد.

* یه پسر خوب برای بیرون رفتن از خانه 1 ساعت جلوی آیینه نایستاده و بزک نمی کند.
 

 

|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ : جمعه 2 تير 1391
نویسنده : writer

تصور کنید نیمه شب از خواب بیدار شوید و کسی مانند عزراییل را در اتاق خوابتان ببینید، وحشتناک است نه؟ اما اگر این عزراییل آن عزراییل واقعی نباشد چه؟!

باور کنید این اتفاق برای کسی افتاده، و آن کسی نیست جز یک مادربزرگ تنها که نیمه شب بیدار شده و شبحی را در اتاق خوابش دیده است. البته این مادر بزرگ به اندازه کافی زرنگ بوده و اصلا باور نکرده که اجلش رسیده است. خانم میرز می گوید با دیدن شبح به طرف اوحمله کردم و ماسکش را از روی صورتش برداشتم . به محض دیدن صورت او شناختمش چون یکی از همسایه ها بود. سعی کردم او را گاز بگیرم و از خودم دفاع کنم ولی متاسفانه دندان های مصنوعیم را قبل از خواب از دهانم خارج کرده بودم.

 


 


این مرد بعد از نوشیدن مشروبات الکلی با یک کلاه بزرگ مشکی و ماسک سفید به سراغ پیرزن تنها آمده بود و بعد از درگیری با او آسیب های خفیفی به گردن و بازوهایش وارد کرده است.

به گزارش برترین ها پلیس می گوید فیلیپ اوانز 35 ساله بعد از نوشیدن مشروبات الکلی با شکستن در وارد خانه این زن شده و قصد ترساندنش را داشته است..  آقای اوان به ورود به خانه خانم میرز به قصد ترساندن او  و همین طور وارد کردن آسیب بدنی به او اعتراف کرده ولی می گوید فقط قصد شوخی داشته است.

 

    
 

|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ : جمعه 2 تير 1391
نویسنده : writer

1) من نمی دونم این چه مرضیه که تا ساعت رند نشه آدم نمی تونه درس خوندنو شروع کنه.

2) روزی رو می بینم که داریم سنگ می خوریم یهو یک تیکه نون سنگک میره زیر دندونمون.

3) دیروز دو ساعت درس خوندم بیهوش شدم... می ترسم تو امتحانات برم تو کما!

4) فی الواقع من از سوسک نمی ترسم! مسئله اینجاست، سوسکی رو که صبح دیدم؛ ناپدید شده

5) سیب از درخت افتاد و نیوتن کشف شد!

6) دختران بی تقصیرند، این روزها آدم نمی بینند تا برایش حوا شوند.

7) تمام چیزهای خواستنی توی دنیا یا غیرقانونین، یا گرونن، یا چاق کنندن!

8) صرفاً برای اینکه بعد از خوابیدن من یکی چراغو خاموش کنه، هر آن ممکنه ازدواج کنم...!

9) قدرت بوگاتی 1001 اسب بخاره، قدرت پراید 63 الاغ بی بخار!

10) زیر دوش به کاشی های حموم خیره می شی، غذاتو سرد می خوری، ناهارها نصفه شب، صبح ها؛ شام!
لباس هات یه جوریه انگار بهت نمیان
ساعت ها به یه آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگو حفظ نمی شی!
شب ها تا صبح بیداری و فکر می کنی...
تنهایی از تو آدمی می سازه که دیگه شبیه آدم نیست...

11) چنگیز خان مغول و هیتلر دوتاشون با هم به اندازه پراید آدم نکشتن!

12) خواهرم اس ام اس داده «ش م خ د»

هر کاری کردم نتونستم بخونم. زنگ زدم می گم چی نوشتی؟ میگه واقعا متاسفم برات که نتونستی بخونیش، نوشتم: شام مهمونیم خونه داداش!

فکر کنم باید 37 واحد کلاس رمزنگاری و رمزگشایی واسه ادامه زندگی با خانواده ام پاس کنم

13) من توی هفت آسمون یه ستاره داشتم...
راه شیری رو که می خواستن احداث کنن، افتاد تو طرح.
هیچی دیگه! الان هم در خدمت شماییم!

14) اومدم تو مجلس ختم به فامیلمون تو پذیرایی کردن کمک کنم،

یارو دوتا خرما برداشته برگشته می گه:

یه فاتحه هم به حال زار خودت می خونم

15) یه گلدون می خری 100 هزار تومن، هر روز دمای هوای اطرافشو اندازه می گیری، به دقت بهش آب معدنی میدی، بعد دو هفته خراب می شه!
اونوقت پیاز، تو سردترین و تاریکترین قسمت خونه درختچه می شه

16) یه تی شرت خریدم رفتم این چاپ فلکسی ها دادم روش بنویسن «از من نپرسید کِی درسم تموم می شه»
تو مهمونی های خانوادگی می پوشم اعصابم خیلی آروم شده!

17) امروز یه احساس خیلی بدی بهم دست داد؛
ولی من بهش دست ندادم...!
خلاصه تو جمع کلی ضایش کردم

18) بعضی از این پشه ها هم هستن، انگاری اگزوز زنبوری قورت دادن. موقع خواب صدای موتور سنگین میدن توی اتاق

19) چرا اگه به کسی بگن جوجویِ من... پیشی من... و موشی و از این کلمه ها طرف خوشش میاد... اما اگه بگن حیوون عصبی می شه؟! مگه جفتشون یکی نیستن؟

20) هنوز متروی استاد معین خیسه... بوی شمال میده... تو مترو هنوزم کلوچه می فروشن...

21) دیشب داداشم تو خواب هذیون می گفت و جیغ می کشید... رفتم تو اتاق می بینم بابام بالاسرشه. می گم خب بیدارش کن! می گه بذار کابوسشو ببینه، اینهمه پول دی وی دی میده فیلم ترسناک می گیره بذار سه بعدیشم ببینه!

22) از وقتی مدرکمو گرفتم مامانم در طول روز فقط یه بار مهندس صدام می کنه. اونم شبا که بهم میگه مهندس بو گند خفمون کرد این آشغالارو بذار دم در.

23) الان یه کیبورد باز کردم دارم درستش می کنم.
دخترم سه سالشه اومده کنارم ازم می پرسه: بابا این چیه؟
می گم: کیبورد.
می گه: من نبردم!
می گم: کیبورد!
می گه: من نبردم

24) یه زمان ملت کارشون که با کامپیوتر تموم می شد روی کیبورد و مانیتور و کیس کاور می کشیدن! یعنی در حد رو مبلی پذیرایی!
این روزا وقت نمی شه بدبختو خاموش کنیم خنک شه.

25) به دادشم گفتم لپ تاپمو بده. دو متر کلا از هم فاصله داشتیم. دیدیم نه می تونه پرت کنه نه می تونه سُر بده. آخرش گذاشتش روی یک پتو گفت بکِش از اون ور!

 


|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ : چهار شنبه 31 خرداد 1391
نویسنده : writer

رئیس: نفس، باقلوا، نون شیرمال، ای جونم، صدام کن که دوباره/ بیام با یه اشاره، همیشه در جلسه است، امضایش از طلا بیشتر می ارزد، هر چند در اداره رئیس است در منزل مرئوس است، ارباب حقوق ها، رب النوع مرخصی، وام دونی، آنچه برای ما آرزوست برای او خاطره است.


کارمند: پدیده ای که اهل منزل او را شکل عابر بانک می بینند، شکست ناپذیر، جان سخت، مدیران در کار کشیدن از آن ها یک تلقی نباتی گیاهی دارند، دونده استقامت، نوع مذکرش اغلب حامی مالی دانشگاه آزاد هم هست، نوع «بُن» دارش هم موجود است، جنبنده ای که هر روز 6 صبح باید از خانه برود، جوان ها می پسندند، خانواده ها دوستش دارند، از باجناق بدش می آید، از قرمه سبزی خوشش می آید، موجودی که اگر سی سال کار کند تازه می فرستند تو صف نان سنگک بایستد، ورژن بازنشسته اش در پارک ها یافت می شود، منو سر لج ننداز میرم زن می گیرم/ چی گفتی؟!

عیدی کارمندان: جفت شیش کارمندان، پله پله تا ملاقات رئیس، حماسه ی مدیران، آجیلانه، خرج پوشک بچه، لباس عیال، اداره ی نمونه همینه همینه، بچه ها متشکریم، ابر و باد و مه و خورشید و فلک یاری کنند تا به دستمان برسد، اگر هم برسد به شوهر خانواده چیزی نمی رسد، الهی گوشت بشه به تن.

مرخصی: کارمندها پرواز می کنند، زمانی برای مستی اسب ها، جمعه ی مدام، ساعتی اش حال نمی دهد، پا دراز کردن عمیق، عدسی فردا مرخصی، منو این همه خوشبختی محاله، منو با خودت ببر دوبی، دوبی...

معاون: معاند متخاصم ستیزه جو، موجودی که همیشه از ما کم تر کار می کند و سه برابر ما حقوق می گیرد، بپیچون کبیر، وقتی فامیلی اش کلانتر بود کارتونش کردند، در جلسات نقش گلدون را بازی می کند.

پاچه خار: لعبت رئیس، حاصل دگردیسی فحش های مدرسه ای، حاصل قلمه زدن مورچه خوار و پاچه پاره، موجودی که حضورش برای هر اداره مثل میز و صندلی ضروری به نظر می رسد، زیرآب زن با حفظ سمت، شغل دوم همه از آبدارچی تا معاون، لسان الچرب، مفتاح المنفعت، مصباح المرتبت.

منشی: موجودی که خیلی نرم مراجعین را می پیچاند، لوبیا برو فردا بیا، زنببیل قبول نمی کند، از خاندان نصرا... منشی که کلیه و دمنه را به زبان فارسی نوشت اما نوادگان او فقط ساعت ملاقات بلدند بنویسند، به چای و تلفن علاقه دارد، مثل فامیل دور به «در» عشق می ورزد، که با این درد اگر در بند در مانند درمانند.

 


|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
موضوعات مرتبط: طنز و با حال , ,
تاریخ : سه شنبه 30 خرداد 1391
نویسنده : writer

بذله گویی های شبکه های اجتماعی در هفته گذشته، چه آنهایی که متعلق به نویسنده های ناشناس بودند و چه آنهایی که اسم حقیقی و مجازی بر سر خود داشتند.

1- یارو نه درس خونده؛ نه شغلی داره؛ نه ماشینی... خلاصه هیچی نداره؛ ازش می پرسی ازدواج کردی؟ با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم! لامصب تو خودت تله ای!

2- حتی اگر از دوران مهدکودک چشماتون ضعیف باشه، از نظر پدر و مادرتون این کامپیوتر صاحاب مرده باعثشه!

3- تا حالا دقت کردین یکی از سرگرمی های خاص مردم اینه که وقتی از مطب دکتر میان بیرون، حساب کنن ببینند این دکتره روزی چقدر درآمد داره.

4- امروز سوار یه تاکسی شدم کولرش روشن بود، می خواستم سرمو بچسبونم به شیشه و از خوشی گریه کنم!


5- رفتم از دکه روزنامه بخرم یه زنه اومده میگه آقا ببخشید آدامس موزی دارید؟ مرده یه آدامس موزی بهش داده، زنه میگه نه یه طعم دیگشو میخوام!

6- یه رفیق داریم اسطوره مشکلاته، بدشانس، بدهکار، تنها، مشروط...! یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه. زنگ زدم بهش، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ همه چی آرومه... من چقد خوشحالم...!

7- روش های رفتن به خارج: 1- اتوبوس 2- قطار 3- هواپیما 4- فتوشاپ

8- از خر خر تر، مرغ ماهی خاره، چون همش ماهی می خوره! یعنی هیچ وقت از ماهی زده نشده؟ مثلا هوس قرومه سبزی نمی کنه ؟

9- کسی رو برای زندگیت انتخاب کن، که اگه آب گرمکن هم تو صورتش ترکید؛ بهونه های دیگه ای هم برای ادامه زندگی باهاش داشته باشی!

10- من اگه مراد هم می شدم، زندگی بر وفق خرم بود نه خودم...

11- سوالای رایج همه خونه ها:
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟!
چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟!
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟
این موقع شب با کی حرف می زنی؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟

12- برای مردم غمگین زندگی در شهر آسان تر است.
در شهر شخص می تواند صدسال زندگی کند بدون آنکه متوجه شود مرده و خیلی وقت پیش تبدیل به خاک شده است...

13- در سه حالت میتونی برای «دیگران» مهم باشی: 1. خوشگل باشی 2. پولدار یا مشهور باشی 3. بمیری

14- نیازمندی ها، فوری! به یک دلیل خوب برای زندگی کردن نیازمندیم

15- زندگی جان عزیزم! اگه مایلی یه چند قدمی باهام راه بیا.

16- نقش شاگرد مغازه در فیلم های ایرانی:
+هی پسر بپر برو سر کوچه دو کیلو شیرینی بخر بیار
-چشم اوستاااا

17- یکی از فامیلامون (دختر) یک سال مالزی بود، بعد دو سال رفت کانادا. تنهام زندگی میکنه.
واسه تعطیلات برگشته ایران، خواست بره کیش با دوستش، باباش اجازه نداد!
گفت نمی ذارم تنها بری مسافرت!

18- یک ضرب المثل کره ای هست که میگه: چینی اگر عقل داشت، ژاپنی میشد!

19- یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم!
اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده

20- فقط یه پسر ایرانی می تونه وقتی از سر جلسه امتحان میاد بیرون با نیشی باز و خیلی خوشحال بگه افتضاح دادم! یعنی سرخوش تا این حد.

21- یکی از معضلات زندگی ام اینه که همیشه تو سربرگ امتحان جلوی نام، نام و فامیلو کامل می نویسم بعد تازه می بینم پایینش نوشته نام خانوادگی

22- این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟ چی حالیشونه؟ وقتی یه دست گل کوچیک تو خیابون نزدن

23- یادش بخیر یه زمانی دفترامون خط کشی نداشت با خودکار قرمز دو طرفش خط می کشیدیم. همیشه هم این خط کش لامصب کج می شد گند میزد توش.

24- لذتی که در 10شدن امتحان با تقلب هست، در 20 شدنش بدون تقلب نیست.

25- جون مادرتون اگه ماشین صفر می خرین رو شیشه بنوسید «ماشین صفره»
ولی پلاستیک های رو صندلیشو بکنید!

26- چقدر بدم میاد از این سایتایی که تا میخوای ازشون یه چيز دانلود کنی، میگه اول باید عضو سایت بشین...!

27- شنیدین این پسرای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟
یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد! پول می خواد که تو نداری!

این دخترای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟

یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد! خواستگار می خواد که تو نداری!

28- در زندگی هر انسانی چیزهایی هست که به خودش هم مربوط نیست، چه رسد به شما دوست عزیز.

29- واقعا واسه آیفون (دربازکن) توی ایران فرهنگ سازی نشد. می پرسی کیه؟ میگه بازکن، خوب برادر من دارم سوال ازت می پرسم قشنگ گوش کن و پاسخ مناسب بده!

30- به خواهرم می گم دعا کن برام، دعای بچه ها زود اجابت میشه...
میگه: د نه د اگه دعای بچه ها اثر داشت وقتی که من شیش سالم بود و تو او عروسکمو شیکوندی، باید می مردی!

31- اون روزی که مادر پدرا بفهمن دیگه لازم نیست وقتی با خارج حرف میزنن پای تلفن داد بزنن، اون روز روز عید جوانه های بهاریه.

32- اونقدری که واسه تو مایه گذاشتم، اگه به دسته بیل آب می دادم تا حالا میوه داده بود.

33- گاهی باید دست از سرش برداری... و به جاش از پات، برای شوت کردنش استفاده کنی.

34- الان نزدیک به نیم ساعته که ایرانسل بهم اس نمیده، دلم شور میزنه.

35- از صبح تا حالا یه کله دارم درس می خونم یه لحظه خواستم گوشیمو نگاه کنم ببینم ساعت چنده!
یه دفه زرتی مامانم اومد تو اتاق و یه بشقاب پر میوه و تنقلات آورده بود، تا منو دید گفت «منو باش فکر می کردم بچم داره درس میخونه برم به تغذیش برسم، خاک تو سرت» در رو محکم بست و رفت بیرون!

36- به یارو میگم 12 تا نون بده، ماشین حساب درآورده

37- قدیما می گفتن:
ما از صفر شروع کردیم تا به اینجا رسیدیم! آخه این صفر لامصب کجاست که ما هرچی جون می کنیم بهش نمی رسیم؟

38- به نظر من دانشگاه باید این روزایی رو که نمیری سر کلاس از شهریه کم کنه ها. این پولا خوردن نداره!

39- یه روز غضنفر سوار هواپیما میشه یهو هواپیما سقوط می کنه...
(البته این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!)

40- دیدن بعضی ها وقتی میشینن روی صندلی چرمی بعد صدا میده یه بار دیگه صداشو درمیارن تا بگن صدای صندلی بود؟!

41- یکی از دو راهی های زندگی وقتی است که نمی دانید در شیشه ای مقابل تان را باید بکشید یا فشار دهید.

42- همین روز است گداها سر چهارراه با دستگاه کارتخوان بیان سراغمون

43- تا حالا دقت کردین همه شب ها عین جغد بیداریم ولی شب امتحان ساعت 8 رو کتاب خوابمون می بره؟

44- من اگه بخوام ساعت 7 از خواب بیدار بشم، آلارم گوشیمو این طوری تنظیم می کنم: 6:30 / 6:40 / 6:50 / 7

45- توی تهران، کل جدول مندلیف رو با یه نفس می کشی تو بدن

46- زنه هم بچه بغلشه هم کیفش هم ساکه بچه ها، اون وقت شوهرش عینه دسته جارو کنارش راه میره!

47- اینقدر که ما تو این چند سال از تغییر قیمت کالاها تعجب کردیم؛ فکر نکنم اصحاب کهف بعد اون همه سال که از خواب بیدار شدن و رفتن تو بازار از تغییر قیمت کالاها تعجب کرده باشن.

48- میری از خودپرداز پول بگیری، رمزتو می زنی پول برمیداری، بار دوم کارتو میذاری، رمز رو اشتباهی می زنی، یکی از پشت میگه: آقا رمزتو اشتباه زدی ها...                

 


|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
موضوعات مرتبط: سرگرمی , ,
آخرین مطالب

/
مراقب باشید تو این جنگل مطالب گم نشید.این یه عکس از سرزمینمونه. اینجارو به دوستاتون معرفی کنید. محمد حسین حیدری فرد اهل زنجان محله ی انصاریه در خدمتتونم.:)